چای محمود عطری که به عنوان “عنصر پاسخ الکتروفیل” نیز شناخته میشود، یک ماده تنظیمکننده رونویسی با اثر سیس است که در فعالسازی کدگذاری ژنها برای تعدادی از پروتئینهای آنتیاکسیدانی و آنزیمهای سمزدایی فاز II، از جمله گلوتاتیون پراکسیداز (GPx)، هِم نقش دارد.
اکسیژناز 1 (HO-1)، γ-گلوتامیل سیستئین سنتتاز (γ-GCS)، سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و گلوتاتیون ردوکتاز (GR؛ لی و جانسون 2004؛ چن و همکاران 2006؛ مان، نیهوزر-ساران و همکاران 2007) ؛ Mann, Rowlands و همکاران 2007؛ Gopalakrishnan و Kong 2008).
فاکتور 2 مربوط به فاکتور هسته ای-اریتروئید 2 (Nfr2) فاکتور رونویسی است که هم مسئول بیان سازنده و هم القایی ژن های تنظیم شده با ARE است (چن و همکاران 2006؛ گوپالاکریشنان و کنگ 2008).
در شرایط فیزیولوژیکی نرمال، Nfr2 به پروتئین-1 مرتبط با ECH مانند کلچ متصل می شود (Keap1؛ شکل 12.2) و در نتیجه در سیتوپلاسم در ارتباط با اسکلت سلولی اکتین جدا می شود (Mann, Niehueser-Saran et al. 2007; Kongalakrishnan; 2008).
تحت شرایط افزایش استرس اکسیداتیو یا بیگانهبیوتیک، Nfr2 از Keap1 جدا میشود، به هسته منتقل میشود و به دنبالههای ARE در ارتباط با سایر اعضای خانواده فاکتور رونویسی زیپ لوسین روی پایه، مانند Maf، متصل میشود که منجر به فعالسازی رونویسی فاز میشود. آنزیم های سم زدایی دوم و ژن های آنتی اکسیدانی (Na and Surh 2008).
گزارش شده است که انتقال هسته ای و صادرات Nfr2 توسط فسفوریلاسیون از طریق پروتئین کینازهای فعال شده با میتوژن (به عنوان مثال، کیناز تنظیم شده خارج سلولی [ERK] 1/2، p38 MAPK) و/یا پروتئین کیناز C (PKC؛ Mann، Niehueser-Saran) تعدیل می شود.
و همکاران 2007). مشخص شد که PKC در شرایط آزمایشگاهی توسط فلاونوئیدهای چای مهار می شود (Middleton، Kandaswami و Theoharides 2000).
ترکیبات فنلی برای تعدیل مسیر MAPK با عمل بر روی چندین مرحله از آبشار فعال سازی یافت شده است (پارک و دونگ 2003؛ Santangelo و همکاران 2007).
تحقیقات اخیر پروتئومیک تعداد زیادی از پروتئین ها را در تعامل با EGCG شناسایی کرده اند. تقریباً همه آنها به عنوان واسطه عمل GTCها فرض شده اند (پاترا و همکاران 2008). قایقهای لیپیدی غشایی و میکرو دامنههای غشایی غنیشده با اسفنگولیپید و کلسترول، پروتئینهای سیگنالدهنده مهم را در مجتمعهایی که مستعد فعال شدن توسط محرکهای مولکولی هستند، جمعآوری میکنند (براون 2006؛ Sengupta، Baird و Holowka 2007).
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.